سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که ساعتی بر خواری فراگرفتن شکیبایی نورزد، همواره در خوارینادانی باقی بماند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :10
کل بازدید :49807
تعداد کل یاداشته ها : 58
103/2/23
7:21 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
cheddan[5]
(( میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . )) ٪٪٪ دوستان عزیز در این وبلاگ بنده قصد هیچگونه اهانت یا بی ادبی به هیچ شخص یا گروهی را نداشته وندارم ، اینجا نه وبلاگ سیاسی و نه مذهبی ونه مستهزن است و نه قصد « خدای نکرده » توهین به مقدسات دیگران ، هر کسی از هر مطلبی یا تصویری به هر علتی خوششان نیامد با دادن پیام یا نظر یا میل به اینجانب ، بنده بدون پرسیدن علت ، آن مطلب یا تصویررا حذف خواهم کرد « چون دوست ندارم حتی یک نفر» از وبلاگم بدش بیاید چون اگرغیراین باشد وجود خارجی این وبلاگ معنی ندارد ، چون قرار نیست که هرچه را که من دوست دارم و یا در وبلاگم گذاشته ام دیگران هم ازش خوششان بیاد و یا تائیدش کنن «« اوس کریم پشت و پناه تان باشد »» در ضمن من اصلا نمی دونم که « صیاثت » را با کدام « سین » مینویسند ٪٪٪

خبر مایه

« در نامه تنسر چنین آمده است :

... اسکندر گجستک از کتب دین ما دو هزار پوست گاو بسوخت باصطخر ...

مسعودی ... نیز گفته است که کتاب اوستا بر دوازده هزار پوست گاو نوشته بوده است . »
در ارداویراف نامه آمده است که

« گجسته اهریمن ، آن گجسته اسکندر رومی ِ مصری مسکن را گمراه کرد ، که با ستم و نبرد و زیانِ گران به ایرانشهر آمد ، آن شاهِ ایران را بکشت و دربار و شاهی را بیاشفت و ویران کرد و این دین ، از جمله همه ی اوستا و زند را (که ) بر پوستهای پیراسته ی گاو ، به آب زر نبشته ، اندر استخرِ پاپکان به دژِ نِبشت نهاده بود ، آن پتیاره اَهلَموغِ دروندِ بدکردار ، اسکندر رومی مصری مسکن ، بر آورد و بسوخت و بسیار دستوران و داوران و هیربدان و موبدان و دین بُرداران و نیرومندان و دانایان ِ ایرانشهر را بکشت و درمیان مِهان و کدخدایان ایرانشهر ، با یکدیگر کین ونا آشتی افکند و خود شکسته ، به دوزخ شتافت. »

«حمزه اصفهانی ( سده 4 ق ) در تاریخ اشکانیان آورده است که

چون اسکندر بر سرزمین بابل دست یافت و مردم آنجا را مغلوب کرد ، به علومی که خاص ایشان بود و هیچ یک از ملل جهان بدان دست نیافته بودند حسد برد ، و همه کتابها یی را که بدانها دست یافت سوزانید ، آنگاه به قتل موبدان و هیر بدان و دانشمندان و حکیمان و کسانی که در خلال علوم به حفظ سنوات تاریخی خود می پرداختند و حتی عامه مردم اقدام کرد . »

هرکس ستمش بیش بُد او شهره بشد بیش هر کس که فزون کُشت فزون گشت مظفر

« یورش مغول همه چیز را تاراج و همه جا را ویران و صدها هزار تن را وحشیانه کشتار کردند , کتابها و کتابخانه های بسیاری در آتش بسوخت . و مدتها تون حمامها را با سوزاندن کتابها گرم نگه داشتند »

در تاریخ وصاف آمده است:

« چنگیز دستور داد تا بدین جسارت همه را بکشتند حتی جنین در شکم مادر زنده نگذاشتند و چارپایان را نیز کشتند... »



بیرونی خوارزمی آورده است :

« قتیبه بن مسلم هر کس را که خط خوارزمی می دانست از دم شمشیر گذرانید و آنانکه از اخبار خوارزمیان آگاه بودند و این اخبار و اطلاعات را میان خود تدریس می کردند ایشان را نیز به دسته ی پیشین ملحق ساخت بدین سبب اخبار خوارزم طوری پوشیده ماند که پس از اسلام نمی شود آنها را دانست .» برگ57

بیرونی خوارزمی آورده است :

« قتیبه بن مسلم باهلی نویسندگان و هربدان خوارزم را از دم شمشیر گذرانید و آنچه از کتاب و دفتر داشتند همه را طعمه آتش کرد و از آن وقت خوارزمیان امی و بیسواد ماندند و تنها اعتماد ایشان در نیازمندیهای تاریخ به نیروی حافظه است و چون زمان طولانی شد مورد اختلاف خود را فراموش کردند و آنچه را همگی برآن بودند در خاطر ها بماند . » آثار الباقیه ، برگ 75

ابن خلدون آورده است :

« زمانی که کتابهای ایران بدست عرب افتاد . سعدبن ابی وقاص به عمر بن خطاب در باره ترجمه آن کتاب ها نامه نوشت . عمر به او نوشت که آن کتابها را در آب افکند , چه اگر آنچه در آنهاست راهنمایی است , خداوند مارا به راهنماتر از آن راهنمایی کرده است و اگر گمراهی است خداوند ما را از شر آن محفوظ داشته است . پس آن کتابها را در آب یا آتش انداختند و بسیاری ا ز علوم ایرانیان که در آن کتب مدون بود از میان رفت و بدست ما نرسید. »



« متاسفانه گنجینهء گرانبهای آثار و کتب ریاضی دانان قبل از اسلام در میان جنگهای مختلف و در چپاول یا غارت و آتش سوزی ها و جزیه گرفتنها از بین رفته و آنچه که از دستبرد زمانه باقی مانده بود در زمان حملهء اعراب و مغول تاراج و نابود گردید . فقط اغلب در لابلای کتابهای انگشت شمار و رسالات جسته و گریخته و سنگ نبشته ها آثاری عمیق و ارزنده که واقعا مایه تعجب و تفکر است مشاهده می شود »



دیولافوا : مادر حال دزدیدن آثار باستانی ایران برای موزه لوور هستیم - نگاره بالا از کتاب سفر نامه دیولافوا شوالیه لژیون دونور و برنده جایزه آکادمی فرانسه ؟! (سفرنامه , دیولافوا , برگردان ایرج فره وشی , چاپ دانشگاه تهران , 1376 , برگ 227 , نقاش= دیولافوا . گذشتن از رودخانه کرخه . )

اجنبییانی همه اهل چپو // فرقه بر دار و بدزدو بدو (بهار)

آیا شوالیه ها همه دزد و چپاول گر می باشند؟!

اگر کسی برج ایفل را بدزد شوالیه میشود و برنده جایزه آکادمی؟!

چرا همه موزه های عمو زاده های سلمی - پر است از آثار باستانی این سرزمین کهن ؟!چرا موزه های ما چنین نیست؟!

آیا نابود کنندگان آثار باستانی این کتابهای نوشته شده هنوز وحشی و دد میباشند؟!

دیولافوا در کتاب خود آورده است:

« دیروز گاو سنگی بزرگی را که در روزهای اخیر پیدا شده است با تاسف تماشا می کردم , در حدود دوازده هزار کیلو وزن دارد ! تکان دادن چنین توده عظیمی غیر ممکن است . بالاخره نتوانستم به خشم خود مسلط شوم , پتکی بدست گرفتم و بجان حیوان سنگی افتادم . ضرباتی وحشیانه باو زدم . سر ستون در نتیجه ضربات پتک مثل میوه رسیده از هم شکافت...( از سفرنامه , دیولافوا , برگردان ایرج فره وشی , چاپ دانشگاه تهران , 1376 , برگ 280 )»

آیا کورش بزرک که بردگان یهودی اسیر در بابل را آزاد نمود, پاداشی چنین دارد ؟!(تورات باب عزرا)